حرکتهای کروماتیک در ملودی

در جواب یکی از دوستان بسیار خوب سایت می خواهیم بطور مختصر راجع به حرکت های کروماتیک در ملودی صحبت کنیم، اینکه آیا این حرکتها می توانند باعث شوند تا از محوریت تونالیته موسیقی کاسته شود یا خیر و ... برای شروع بحث به میزان اول از این شکل توجه کنید که یک ملودی ساده را نمایش می دهد، ساده ترین آکوردی را که می توان برای آن انتخاب کرد CMaj7 می باشد.

 
اگر بخواهیم برای نواختن موسیقی یا آهنگسازی به نت های گام دو ماژور اکتفا کنیم و در نهایت از نتیجه راضی باشیم یا باید نبوغ فردی چون موتزارت را داشته باشیم - که بسادگی با همین شستی های سفید می تواند صدها میزان موسیقی زیبا بیافریند - و یا باید به نحوی امکانات خود برای خلق موسیقی را بیشتر کنیم یکی از آنها استفاده از نتهای کروماتیک می باشد!

حرکت ساده ای که در میزان اول مشاهده میکنید از کاربردی ترین ریتم های موسیقی در Jazz می باشد که در آن به هیچ وجه از نتهای کروماتیک استفاده نشده است و تمامی نت های استفاده شده نیز در گام دو ماژور می باشند. برای شروع از یک نت pickup استفاده می کنیم این نت نیز می تواند از نتهای گام باشد مثلا" نت دو، اما ما از نت ر دیز استفاده میکنیم. در این حالت به ساختار و مفهوم ملودی ضربه خاصی وارد نمی شود ضمن اینکه اغلب نت ها در گام دو ماژور می باشند و تغییری در تونال بودن موزیک احساس نمی شود.

در حرکت بعدی برای رسیدن به نت سیاه ضرب سوم یعنی نت می، یک حرکت کروماتیک انجام می دهیم که در میزان سوم آنرا مشاهده می کنید. کماکان شما همان ملودی را دارید با قدری تزئین و باز همان حس دو ماژور. اصولا" در موسیقی Jazz شما می توانید برای رسیدین یا فرار از نت ها از حرکتهای کروماتیک استفاده کنید اینکار کاملا" صبیعی و عادی می باشد. 

 
استفاده از حرکتهای کروماتیک بیشتر در ملودی

در میزان چهارم (ابتدای شکل دوم) ضرب سوم را بصورت یک ترکیب رفت و برگشت تریوله استفاده کرده ایم چرا که ملودی اصلی به سمت نت می حرکت میکند و سپس به روی نت ر فرود می آید. اگر دقت کنید باوجود آنکه کششی در حدود یک ضرب از ملودی، از نت هایی تشکیل شده است که در گام نیست ولی باز احساسی غیر از دو ماژور به انسان دست نمی دهد.

شما می توانید ساختار ملودی را حتی بیشتر از این به کمک حرکت های کروماتیک تغییر دهید بعنوان مثال میزان پنجم (دوم از شکل دو) را نگاه کنید که در آن تمام نت ها به نت های دولاچنگ تبدیل شده اند که حدودا" کششی معادل یک و نیم ضرب از میزان را گرفته اند، نیم ضرب هم که سکوت ابتدایی است بنابراین ملودی در حدود نصف میزان فرصت دارد که تونالیته خود را تثبیت کند که این زمان کافی و حتی زیاد هم هست.


 

رفتار آکوردهای هفت.

واقعیت آن است که رفتار یک آکورد به تنهایی با رفتار آن هنگامی که در میان یک قطعه موسیقی استفاده می شود می تواند کاملا" متفاوت باشد، همانگونه که در دستور زبان فارسی یک کلمه ممکن است به تنهایی یا در میان یک جمله تجزیه و تحلیل شود و معانی متفاوتی داشته باشد. اما به هر صورت این امکان وجود دارد که یک سری ویژگی های کلی برای آکوردها بیان داشت، ویژگی هایی غالبی که معمولا" این آکوردها از خود نشان میدهند، هرچند ممکن است باتوجه به آنکه آکورد در کدام درجه گام استفاده شده است، این خصیصه های رفتاری تغییر کند. بطور خلاصه سعی میکنیم طی چند مطلب اطلاعات اولیه لازم برای این منظور در رابطه با برخی از آکوردها که واقعا" ویژگی های بارزی دارند را در اختیار شما قرار دهیم. در این قسمت راجع به انواع آکورد هفت صحبت می کنیم.
Major 7 : اگر یکی از این آکوردها را به تنهایی اجرا کنید – مثلا" EbMaj7 – بدون شک احساس ثبات به شما دست میدهد، این آکورد همواره به نوعی می خواهد خود را تونیک معرفی کند، حتی اگر در درجات دیگر گام باشد. این آکوردها معمولا" تمایلی به حرکت به سمت آکورد های دیگر ندارد لذا اگر اهل بداهه نوازی باشید می توانید روی همین یک آکورد به مدت طولانی بداهه نوازی کنید به همین دلیل از این آکوردها معمولا" برای تغییر موقت تونیک نیز استفاده میشوند. چنانچه آکوردهای Maj7 را دنبال هم بنوازید می توانید ملودی هایی بسیار نرم و لطیف بوجود آورید.
آکورد های Maj7 می توانند برای حرکت به سمت تونیک هم استفاده شوند در این حالت آنها نقش درجه چهارم یا همان subdominant را بازی میکنند که تمایل قابل توجهی برای بازگشت به تونیک را دارند. مثلا" آکورد EbMaj7 اگر به این منظور استفاده شود تمایل پیدا میکند که به تونیک Bb باز گردد. از این قاعده می توانید خیلی راحت برای مدولاسیون استفاده کنید. در انتهای این قسمت باید گفت که دلیل ثبات شخصیتی این آکورد وجود تن حساس و تونیک بطور همزمان در این آکورد می باشد، یعنی شما در EbMaj7 بطور همزمان نت های D و Eb را دارید. به آکورد EbMaj7 گوش کنید و ببینید که چگونه نت D به ثبات آکورد کمک میکند.
Minor 7 : برخلاف آکورهایی که در بالا به آنها اشاره کردیم این آکوردها – مانند Cm7 – به اندازه کافی ثبات لازم برای ایستادن در درجه تونیک را ندارند و ثبات آنها بعنوان آکورد تونیک بیشتر مربوط میشود به هارمونی اطراف آکورد، مثلا" اینکه حتما" قبل از این آکورد، آکورد درجه پنجم آمده باشد. در غیر اینصورت بسادگی می توان به آنها به چشم درجه دوم یک گام ماژور نگاه کرد، که باز از همین قاعده برای مدولاسیون می توان استفاده کرد. به تمایل Cm7 برای حرکت به سمت Bb.
هر چقدر آکورد مینور هفت را بیشتر در قطعه موسیقی ادامه دهیم تمایل به اینکه این آکورد جایگاه تونیک را بگیرد بیشتر میشود. بعنوان مثال در حرکت Cm7-Cm7-G7-Cm7-Ddim-G7-Cm7، Cm را بسادگی می توان پایه گام دانست اما در این حرکت Cm7-F7-BbMaj7 نقش درجه دوم را بازی میکند. هرچند که شما می توانید با تکرار استفاده از Cm7 و سپس کاربرد G7 پس از چند میزان تنالیته قطعه را از Bb به Cm تغییر دهید. حتما" امتحان کنید، بدون کوچکترین حس نا خوشایند گام شما عوض خواهد شد!

Dominant 7 : این آکوردها به هیچ وجه ثبات دو آکورد بالا را ندارند و معمولا" در یک موسیقی متعارف، شما ناچار هستید آنها را به سمت آکورد دیگری حرکت دهید. تمایل حرکت این نوع آکورد معمولا" به سمت یک آکورد نیم پرده پایینتر یا به یک فاصله پنجم پایین تر هست. بعنوان مثال اگر در قطعه ای آکورد G7 دیده شود به احتمال زیاد دیر یا زود هارمونی به سمت Cm7 یا CMaj7 - که آکوردهایی با ثبات هستند کشیده خواهد شد - چرا که این دو آکود یک درجه پنجم (درست) پایین تر از G7 هستند. G7 تمایل حرکت به سمت GbMaj7 یا Gbm7 را نیز دارا می باشد. دقت کنید که در هر دو حالت ذکر شده شما یک حرکت نیم پرده ای میان یکی از نت های آکورد خواهید داشت که وضعیت جدید را با ثبات تر میکند.
Minor Major 7 : این آکوردها کاربرد کمتری دارند مانند CmMaj7 که از نتهای C-Eb-G-B تشکیل شده است. اما به دلیل وجود تن حساس در این آکوردها ثبات هارمونیکی این آکوردها به مراتب بیشتر از آکوردهای ساده Minor 7 می باشد. لذا می توانند نقش تونیک را بازی کنند، اما چنانچه بخواهیم به آنها به چشم درجه دوم گام نگاه کنیم به دلیل وجود نت چهارم آکورد (درجه هفتم بزرگ) حرکت از این آکورد به آکورد یک پرده پایین تر – که بعنوان تونیک استفاده میشود – به اندازه Minor 7 رضایت بخش نحواهد بود که این بدلیل وجود یک فاصله دوم کاسته می باشد که خیلی مطبوع نیست.