سازهای زهی
ویولون، ویولا (آلتو)، ویلونسل و کُنترباس (که گاه به اختصار باس نیز نامیده می شود) گروه سازهای زهی ارکستر سنفونیک را تشکیل می دهند. رنگ صوتیِ این سازها مانند اندازه و وسعت صوتیِ آنها با یکدیگر تفاوت دارد؛ ویولون، کوچکترین ساز این گروه و داری زیرترین گستره صوتی در این خانواده است؛ کُنترباس بزرگ ترین ساز این گروه است و بم ترین گستره صوتی را دارد. در موسیقی سنفونیک، زهی ها به طور معمول با آرشه، چوبی اندک خمیده که رشته های موی اسب در طول آن محکم کشیده شده، نواخته می شوند. زهی های ارکستر سنفونیک با زخمه زدن بر سیم ها نیز نوخته می شوند.
زهی ها در میان تمام گروهای سازی، دارای بیشترین تنوع صوتی و پهناورترین گسترۀ بیانی هستند. رنگهای صوتیِ آنها گوناگون، وسعت های صوتی شان بزرگ و توانایی های دینامیکی آن ها بسیار فراوان است. نوازندگان زهی می توانند صداهائی درخشان و چالاک یا کندآهنگ و لرزان ایجاد کنند؛ آن ها قادرند به ظرافت و لطافت یک آوازخوان، صداها را مهار کنند. نقش سازهای زهی در آثار ارکستری بیش از هر گروه دیگری از سازهاست. نوای سازهای چهارگانه زهی، حتی با وجود رنگهای صوتی متفاوت، به زیبایی در هم می آمیزد. در این مرحله، مطالعه ساختمان زهی ها و شیوه ایجاد صدا در آنها سودمند است؛ ویولون می تواند معرف تمام خانواده زهی ها باشد. بدنه چوبی و توخالی ویولون، چهار رشته از جنس زه یا سیم را برخود نگه می دارد. سیمها که در طول ساز کشیده و محکم شده اند در یک انتها به دنباله سیم گیر وصل شده، سپس از روی یک پل (خرک) چوبی گذشته و در انتهای دیگر محکم به دور گوشی های قابل تنظیم از جنس چوب پیچیده شده اند. پل، سیمها را به فاصله ای اندک از دسته ساز چنان نگه می دارد که بتوانند آزادانه نوسان کنند و نیز نوسالن سیمها را به بدنه، جایی که نوسانها در آن تقویت می شوند و رنگ می یابند، منقل می کند. هر سیم با سفت یا شل کردن یک گوشی با صدائی متفاوت از دیگری کوک می شود. (هر چه سیم کشیده تر باشد، صدا زیر تر است.) نوازنده، آرشه را با دست راست بر سیم ها می کشد و آن ها را به نوسان در می آورد. سرعت کشیدن آرشه و میزان فشار آن بر سیم، شدت صدا (دینامیک) و رنگ آن را اتعیین می کند. زیر و بم صدا ها توسط دست چپ تعیین می شود؛ نوازنده با فشردن نقاط مختلف سیم بر دسته ساز، طول قسمت نوسان کنندۀ سیم را تغییر داده و به این ترتیب زیر و بم صدای حاصل را دگرگون می کند. این کار را انگشت گذاری می نامند و به این ترتیب، قسمتی از سیم که میان انگشت و گوشی ها قرار گرفته از نوسان باز می ماند. با این شیوه می توان یا هرکدام از چهار سیم ویولون گستره ای معین از صداهای زیر و بم را پدید آورد.
ویولا، ویولونسل و کُنترباس ساختمانی مشابه ویولون دارند و مانند ویولون نیز نواخته می شوند. چگونه نواختن سازهای زهی -تکنیکهای گوناگون نواختن این سازها- سبب جلوه های صوتی متنوعی است که آنها می توانند پدید آورند. متداول ترین تکنیکها در نواختن زهی ها عبارتند از :
پیتسیکاتو (Pizzicato) یا زخمه زدن بر سیم: نوازنده در این شیوه اغلب با یکی از انگشتهای دست راست بر سیم ها زخمه می زنند. در موسیقی جاز، کنترباس بیشتر به صورت پیتسیکاتو بکار گرفته می شود.
دوبل نت (Stop): نوازنده با کشیدن آرشه بر دو سیم می تواند دو نت را همزمان به صدا در آورد. با چرخش سریع آرشه بر سه یا چها سیم نیز می توان سه یا چهار نت کم و بیش -و نه بطور دقیق- همزمان را نواخت.
ویبراتو (Vibrato): نوازنده با لمس و نگه داشتن سیم و لرزاندن محل لمس با دست چپ، صدایی لرزان و بیانگر ایجاد می کند. که این سبب تغییر های جرئی در زیر و بم صدا می شود و آن را گرم تر و غنی تر می کند.
سوردین (Mute): با قرار دادن سوردین (شبیه گیره ای کوچک) روی پل می توان صدایی ضعیف تر یا گرفته ایجاد کرد.
ترمولو (Teremolo): در این تکنیک نوازنده با حرکتهای ریز و تند آرشه بر سیم، صدایی را به سرعت تکرار می کند. این تکنیک در دینامیک قوی سبب حس تنش و اضطراب می شود و در دینامیک ملایم، صدایی سو سو زن و لرزان ایجاد می کند.
هارمونیکها (Harmonics): با لمس ملایم نقطه های معینی از سیم و کشیدن آرشه، صدایی بسیار زیر و سوت مانند ایجاد می شود.
گرچه ویولون، ویولا، ویولونسل و کُنترباس مشابه یکدیگرند، اما مانند اعضای یک خانوانده تفاوتهایی نیز دارند. برخی از سازهای زهی بدون آرشه و زخمه زدن بر سیم ها نواخته می شوند. این سازها هارپ و گیتار هستند. هارپ، تنها ساز زخمه ای است که کاربردی گسترده در ارکستر سنفونیک یافته است.
قسمتهای مختلف یک ویولون عبارتند از:
1- خرک (bridge)
2- (sound hole)
3- جعبه ساز (soundboard)
4- دسته ساز (fingerboard)
5- گوشی ها (pegs)
6- (scroll)
7- دنباله سیم گیر (tailpiece)
g- سیم سل (G-string)
d- سیم ر (D-string)
a- سیم لا (A-string)
e- سیم می (E-string)
چگونه گوشه ها را بشناسیم ؟
این پرسش بسیاری از نو هنرآموزان است که چگونه می توان گوشه ها را از همدیگر باز شناخت ؟
اصولا می توان گوشه را به سه دسته تقسیم کرد :
1- گوشه های اصلی : که بر یک نت ویژه تاکید می کنند .
از آنجا که گام هر دستگاهی طبیعتا از هفت نت تشکیل می شود هر دستگاهی می تواند دارای هفت گوشه اصلی نیز باشد که همیشه اولین گوشه را که تاکید بر اولین نت گام میکند را " درآمد " می نامند و گوشه های دیگر را گذشتگان بر اساسی که علت بسیاری از آنها متاسفانه امروزه بر ما نامعلوم است نامگذاری کرده اند . برای مثال نت دوم گام ماهور گوشه " داد " نامیده شده است .
ولی البته جای بعضی گوشه ها نیز مانند جدول تناوبی مندلیف که نخست بسیاری از خانه های آن خالی بود و سپس کشف شد اکنون خالی است برای نمونه استاد وزیری برای نت دوم گام چهارگاه گوشه ای اختراع کرده اند ( نقل قول و اجرا از آقای کیوان ساکت در برنامه نیستان رادیو فرهنگ )
وبژگی گوشه های اصلی این است که خود دارای گوشه های فرعی می باشند مثلا :
گوشه چکاوک در همایون شامل نی داوود، گوشه حجار در ابو عطا شامل چهار پاره
2- گوشه های مرکب نوازی :
از این گوشه ها برای تغییر دستگاه استفاده میشود ، مانند :
گوشه دلکش در ماهور برای رفتن به شور
گوشه شکسته در ماهور و بیات ترک برای رفتن به افشاری
گوشه راک در ماهور برای رفتن به بیات اصفهان
گوشه عشاق در اصفهان برای رفتن به شور
3- گوشه های ریتمیک :
این گوشه ها خود بر دو نوع هستند :
الف - گوشه هائی که دارای ساختار ملودیک و ریتم هستند و می توان آنها را در غالب بسیاری از دستگاهها و گوشه های اصلی دیگر اجرا کرد مانند گوشه های : کرشمه و چهار پاره و زنگوله و مثنوی و ساقی نامه و عراق و ...
ب – گوشه هائی که دارای ریتم هستند ولی فقط در یک دستگاه و گوشه خاص اجرا می شوند ، مانند : رامکلی در ابوعطا ، لیلی مجنون و بختیاری در همایون ، سوز و گداز در اصفهان ، شهابی و مهربانی در بیات ترک و ...
1- گوشه کرشمه :
بطور ساده این گوشه دارای وزن شعری " مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات " است
که مثلا این اشعار را میتوان برای آن در نظر گرفت :
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت
مگر مرا که همان مهر اول است و زبادت
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نئی دلبرا خطا اینجاست
که میتوان آن را در همه دستگاه ها و همه گوشه ها اجرا کرد
|