ریتم در موسیقی ایران (بخش نخست)

اساس طبیعت، ریتم است. با نگاهی به اطراف خود به آسانی می توان به وجود آن پی برد. گردش سیارات و ستارگان به دور خورشید، شب و روز، فصل ها و غیره وجود ریتم را ثابت می کند. اساس ریتم، الگویی تکرار شونده از حس تنش و آسودگی یا حس انتظار و ارضا است. (یک) کم انصافی است اگر ریتم را فقط مختص موسیقی بدانیم؛ و با شنیدن این کلمه فقط به یاد ضرب و طبل و دهل بیفتیم. ریتم در همه جا و همه چیز هست. حرکت است؛ خواه تند، خواه کند؛ خواه در زمان، خواه در مکان. از طرفی ریتم عنصر اولیه تمام هنرهاست و زیبایی خطوط، اشکال، رنگ ها، حرکات و ... را بوجود می آورد.

ونسان دندی (یک)، موسیقی دان فرانسوی می گوید: ریتم عبارت‌ است از نظم و تناسب در زمان و مکان. افلاطون نیز ریتم را انتظام جنبش و حرکت می داند. از آن جا که آدمی را طبیعت ورق می زند، ریتم را در نهادش قرار داده و هر آن وقت که انسان با جریان ریتمیک مواجه می شود، بی اختیار تسلیم، و ناخواسته با آن هماهنگ می شود. اصولا ما از کارهایی که با ریتم همراه است بیشتر لذت می بریم و کار و فعالیت در قالب یک عمل ریتمیک آسان تر است و انرژی کمتری طلب می کند. برای مثال دویدن سربازها که با ریتم خاصی همراه است (چهار تایی به صورت یک، دو، سه، چهار) به مراتب راحت تر و دلپذیرتر است از دویدن همان سربازها بدون نظم. یا اینکه انسان شعر را به خاطر وزنش بهتر و راحت تر از نثر به خاطر می سپارد. حفظ جدول ضرب نیز با ریتم آسان تر صورت می گیرد.

دو دوتا، چهارتا. سه سه تا، نه تا و ...

ریتم در موسیقی نیز به عنوان یک رکن بنیادی محسوب می شود و خیلی از محققان آن را بر ملودی مقدم دانسته اند. در همه رسالات موسیقی قدیم، ریتم یکی از بخش های مهم رساله‌ است که راجع به آن بحث های فراوانی نیز کرده اند. هرچند در تعریف و تبیین ریتم، در بین رسالات اختلاف هایی هم دیده می شود، ولی با بررسی دقیق تا حدودی می توان به نتیجه ثابتی رسید. در قدیم ریتم را ایقاع می گفتند و موسیقی دانان تعریف های نسبتا یکدستی از آن ارایه کرده اند که در جای خود به آن می پردازیم. ایقاعات را با دور می سنجیدند. منظور از دور، یک سیکل زمانی است که در آن آرایش مشخصی از ضربات قرار می گیرد. به طور کل شاخص ریتم در موسیقی ایران همان سیستم دوری است، که مطابق با عروض در شعر است. ولی متاسفانه امروزه به این مهم توجهی نمی شود و نت نویسان، آثار ایرانی را در قالب میزان‌بندی، که شاخص ریتم در موسیقی اروپایی است، می نویسند. برای مثال به گوشه کرشمه که در ردیف موسیقی ایرانی، از گوشه های دارای وزن است می پردازیم:

آرایش ریتمیک این دور به شکل زیر است:

تَنَنْ تَنَنْ تَنَنَنْ تَنْ   تَنَنْ تَنَنْ تَنَنَنْ تَنْ

مفاعلن فعلاتن     مفاعلن فعلاتن

این دور را می توان با نت های موسیقی اروپایی نوشت:

اما نمی توان آن را در قالب میزان بندی اروپایی جای داد. ولی متأسفانه می بینیم عده ای با پافشاری سعی در قرار دادن این دور در یکی از میزان های اروپایی، دارند.  کرشمه در کتاب شیوه نی نوازی نوشته آقای محمد علی کیانی نژاد، به صورت دو چهارم بیان شده است. (یک)

گذشته از اشتباهی که در نگارش میزان اول و چهارم صورت گرفته (یک)، طبق تعریف دو چهارم

ریتمی است که در هر میزان آن دو ضرب وجود دارد؛ ضرب اول قوی و ضرب دوم ضعیف؛ که ضربات قوی و ضعیف در دور کرشمه این گونه نیست.

در کتاب دایره المعارف موسیقی کهن ایران نوشته مهران پورمندان نیز آمده است: (یک)

کرشمه، فرمی در موسیقی ایران و دارای وزن معمولا سه ضربی است...

آقای فرهاد فخرالدینی نیز در مجله موسیقی شماره صد و هفده آورده اند: (یک) اگر به ردیف ها و دستگاه های موسیقی ملی ایران دقت کرده باشیم می بینیم که کرشمه خیلی زیاد به چشم می خورد و معمولا ریتم آن سه ضربی یا به عبارت دیگر میزان ترکیبی دو ضربی مانند شش هشتم، است که در بعضی نقاط قسمت قوی ضرب دوم به قسمت ضعیف ضرب اول مربوط شده و حالت سنکپ ایجاد می کند. اگر سه ضربی فرض کنیم، هر میزان شش هشتم حامل دو میزان سه هشتم خواهد شد که البته می توان به صورت سه چهارم هم نوشت در اینجا ضرب قوی به وسیله عمل سنکپ به ضرب ضعیف تبدیل می شود.

هم چنین آقای موسی معروفی در کتاب ردیف موسیقی ایران این دور را به‌صورت سه چهارم درآورده اند. (یک)

و هم چنین ایشان در همان کتاب، کرشمه ماهور را چنین بیان کرده اند:

همان گونه که در مثال ها دیده‌ می شود دور کرشمه را هر بار در یکی از میزان های اروپایی گنجانده اند. حال آن که  . . . . . . . 

و ... هر کدام برای خود تعریف خاصی دارند. با این وصف چگونه می توان یک دور را در سه چهار میزان متفاوت جای داد که هر بار هم درست باشد؟! علاوه بر این، امروزه فرم های دیگر موسیقی ایران نظیر چهار مضراب، رنگ، پیش درآمد و غیره نیز به‌گونه قبل، در قالب میزان بندی اروپایی مطرح می شود. برای مثال امروزه پیش درآمد‌ها را با تفکر دوری (که در نهاد موسیقی ایران است) می سازند و سپس برای نت نویسی، آن را در قالب شش چهارم یا چهار چهارم جای می دهند! در موقع اجرا نیز سعی در رعایت قالب های میزانی می کنند و در نهایت قطعه ای که دوری ساخته شده، میزانی اجرا می شود! حال به مرور زمان ذایقه آهنگساز ایرانی از تفکر دوری به تفکر میزانی تبدیل شده و پیش درآمد را از همان ابتدای ساخت، در قالب شش چهارم یا چهار چهارم می سازد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد