حرکت بخش ها در هارمونی چند بخشی.

در این مطلب به تشریح گونه های مختلف حرکت بخش ها می پردازیم، دقت کنید که هدف از بررسی این حرکت ها ارائه باید ها و نباید ها برای تدوین بخش های چهارصدایی هنگام تعویض هارمونی یا وصل آکوردها می باشد، ابتدا حرکت های غیر مستقیم. اولین حرکت غیرمستقیم حرکت معکوس یا Contrary Motion است که در آنها دو بخش مجاور بصورت معکوس هم حرکت می کنند. یعنی چنانچه یک بخش بالا برود بخش دیگر پایین خواهد آمد و برعکس، به این شکل توجه کنید.

Oblique Motion
دو نمونه از حرکت مایل
حرکت بعدی حرکتی است که در آن یک بخش ثابت مانده و بخش دیگر حرکت می کند به این نوع از حرکت دو بخش مجاور حرکت مایل یاOblique Motion گفته می شود. به این شکل نگاه کنید در میزان اول بخش بالایی ثابت مانده و بخش پایینی حرکت کرده است. در میزان دوم نیز عینا" همین حالت می باشد اما نت بخش ثابت بجای امتداد یافتن (پدال شدن) دوباره تکرار شده است. ثابت بودن یا تکرار یک بخش کافی است تا حرکت را مایل بنامیم به شکل نگاه کنید.

Similar Motion
دو نمونه از حرکت موازی
حرکت های مستقیم آنهایی هستند که دو بخش بصورت هم جهت حرکت می کنند که خود به دو قسمت تقسیم می شوند یکی موازی (Parallel Motion) و یکی مشابه (Similar Motion). در حرکت موازی دو بخش علاوه بر آنکه در یک سمت حرکت می کنند فاصله موسیقی خود – بدون توجه به کیفیت فاصله - را نیز حفظ می کنند به این شکل دقت کنید. در حالی که در حرکت مشابه کافی است دو بخش فقط و فقط به یک سمت حرکت داشته باشند هردو بالا یا پایین، لزومی به حفظ فاصله نیست. همچنین دقت کنید با توجه به آنچه گفتیم حرکت از سوم بزرگ به سوم کوچک در شکل یک حرکت موازی است.

Similar Motion
دو نمونه از حرکت مشابه
تجربه و زیبایی شناسی نشان می دهد که برای دو بخش مجاور ترجیح بر آن است که حرکت ها مستقیم نداشته باشند. به عبارتی زیباتر آن است که حتی المقدور از دو نوع حرکت غیر مستقیم یعنی معکوس یا مایل برای بخش های مجاور استفاده کنیم. در ارتباط با حرکت بخش ها به غیر از موردی که اشاره شد یک سری قوانین و موارد استثنا وجود دارد که بزودی به آن موارد خواهیم پرداخت.

و در پایان این مطلب اینکه بسیاری از دوستان که در سبکهای موسیقی امروزی کار میکنند اغلب اینگونه فکر میکنند قوانینی را که در مباحث هارمونی چهاربخشی توضیح داده می شود کاربرد خاصی در موسیقی پاپ، راک، Jazz و ... ندارد اما بزودی به شما نشان خواهیم داد چگونه از همین قوانین به ظاهر نا مانوس می توان در تنظیم کارهای امروزی استفاده کرد.

حرکتهای کروماتیک در ملودی؟؟؟

در جواب یکی از دوستان بسیار خوب سایت می خواهیم بطور مختصر راجع به حرکت های کروماتیک در ملودی صحبت کنیم، اینکه آیا این حرکتها می توانند باعث شوند تا از محوریت تونالیته موسیقی کاسته شود یا خیر و ... برای شروع بحث به میزان اول از این شکل توجه کنید که یک ملودی ساده را نمایش می دهد، ساده ترین آکوردی را که می توان برای آن انتخاب کرد CMaj7 می باشد.

اگر بخواهیم برای نواختن موسیقی یا آهنگسازی به نت های گام دو ماژور اکتفا کنیم و در نهایت از نتیجه راضی باشیم یا باید نبوغ فردی چون موتزارت را داشته باشیم - که بسادگی با همین شستی های سفید می تواند صدها میزان موسیقی زیبا بیافریند - و یا باید به نحوی امکانات خود برای خلق موسیقی را بیشتر کنیم یکی از آنها استفاده از نتهای کروماتیک می باشد!

حرکت ساده ای که در میزان اول مشاهده میکنید از کاربردی ترین ریتم های موسیقی در Jazz می باشد که در آن به هیچ وجه از نتهای کروماتیک استفاده نشده است و تمامی نت های استفاده شده نیز در گام دو ماژور می باشند. برای شروع از یک نت pickup استفاده می کنیم این نت نیز می تواند از نتهای گام باشد مثلا" نت دو، اما ما از نت ر دیز استفاده میکنیم. در این حالت به ساختار و مفهوم ملودی ضربه خاصی وارد نمی شود ضمن اینکه اغلب نت ها در گام دو ماژور می باشند و تغییری در تونال بودن موزیک احساس نمی شود.

در حرکت بعدی برای رسیدن به نت سیاه ضرب سوم یعنی نت می، یک حرکت کروماتیک انجام می دهیم که در میزان سوم آنرا مشاهده می کنید. کماکان شما همان ملودی را دارید با قدری تزئین و باز همان حس دو ماژور. اصولا" در موسیقی Jazz شما می توانید برای رسیدین یا فرار از نت ها از حرکتهای کروماتیک استفاده کنید اینکار کاملا" صبیعی و عادی می باشد.

 Choromatic notes in melody
استفاده از حرکتهای کروماتیک بیشتر در ملودی
در میزان چهارم (ابتدای شکل دوم) ضرب سوم را بصورت یک ترکیب رفت و برگشت تریوله استفاده کرده ایم چرا که ملودی اصلی به سمت نت می حرکت میکند و سپس به روی نت ر فرود می آید. اگر دقت کنید باوجود آنکه کششی در حدود یک ضرب از ملودی، از نت هایی تشکیل شده است که در گام نیست ولی باز احساسی غیر از دو ماژور به انسان دست نمی دهد.

شما می توانید ساختار ملودی را حتی بیشتر از این به کمک حرکت های کروماتیک تغییر دهید بعنوان مثال میزان پنجم (دوم از شکل دو) را نگاه کنید که در آن تمام نت ها به نت های دولاچنگ تبدیل شده اند که حدودا" کششی معادل یک و نیم ضرب از میزان را گرفته اند، نیم ضرب هم که سکوت ابتدایی است بنابراین ملودی در حدود نصف میزان فرصت دارد که تونالیته خود را تثبیت کند که این زمان کافی و حتی زیاد هم هست.

از بین بردن سکون هارمونیک.

توالی آکوردهای برگشت پذیر (Turnaround) آنهایی هستند که شما می توانید بارها و بارها آنها را تکرار کنید. به این معنا که پس از رسیدن میزان آخر امکان وصل هارمونیک این میزان به اولین میزان از توالی آکورد موجود می باشد. این نوع از توالی های آکورد معمولآ کوتاه می باشند و به نوازنده یا آهنگساز اجازه می دهند که با خیال راحت آنرا به هر مقدار که می خواهد تکرار کند.

برای مثال می توان به یک نمونه ساده آن یعنی توالی آکورد بدست آمده از حرکت ii-V-I اشاره کرد، دقت کنید:

||: C | Dm | G| C :||


همچنین ممکن است شما به منظور دوری از یکنواختی و ماندگاری روی آکورد تونیک در میزانهای آخر این توالی آکورد تغییراتی، به اینصورت در هارمونی قطعه اعمال کنید:

||: C | Dm | G| G7 :||


از بین بردن سکون هارمونیک در دوازده میزان بلوز استاندارد
مثال واقعی تر از این نوع توالی آکورد می توان 12 میزان استاندارد بلوز باشد، در این حالت شما این Progression را در گام فا ماژور اینگونه خواهید داشت:

||: F | F | F | F7 | Bb7 |Bb7 | F | F | C7 | C7 | F | F :||


در اینجا نیز اغلب نوازندگان و آهنگسازان موسیقی - بخصوص Jazz - برای جلوگیری از سکون هارمونی تغییراتی در هارمونی اعمال می کنند، بویژه آنکه از میزان یازدهم تا میزان چهارم هارمونی روی F ماندگار است.

بعنوان مثال می توانید یک هارمونی غنی تر بجای دو میزان آخر توالی آکورد بالا استفاده کنید. ساده ترین کار آن است که بجای |F|F| از |F|C7| استفاده کنیم و دقت کنید که در این حالت اتصال انتهای قطعه به ابتدا بسیار زیبا تر خواهد بود. تنها مشکلی که پیش خواهد آمد اینکه چنانچه پس از تکرار بخواهیم قطعه را به پایان برسانیم باید در برگشت آخر میزان آخر را دوباره روی F تمام کنیم.

باید فکری هم برای از بین بردن یکنواخی در چهار میزان اول این Progression کرد. به سیلقه خود می توانید اقدام کنید در اینجا می توانید دو میزان میانی - دوم و سوم - را دستخوش تغییرات کنید بدون آنکه به آکورد های اطراف بخواهید تغییراتی اعمال کنید. پیشنهاد ما تبدیل |F|F|F|F| به |F|Bb7|Cm6|F| می باشد، اتصال Cm6 به F7 بسیار زیبا می باشد، آنرا امتحان کنید.

برای میزان های پنج و شش نیز که هردوBb7 می باشند می توان فکری اندیشید معمولآ دومین در میزان از یک آکورد کاسته استفاده می کنند پس بجای |Bb7|Bb7| خواهیم داشت |Bb7|Bdim| که این آکورد کاسته علاقه زیادی به فرود روی F دارد، لذا از لحاظ هارمونی و خوشایندی برای گوش بسیار مناسب است. پس تا اینجا به این توالی آکورد رسیده ایم :

||: F |Bb7 | Cm6 | F7 |Bb7 |Bbdim | F | F | C7 | C7 | F | C7 :||


همانطور که می بینید میزانهای هفت تا ده نیز تکرار دارند برای خارج کردن این میزانها از یکنواختی شما می توانید یک کار جالب انجام دهید. به این توالی آکورد دقت کنید و پس از اجرا به تفاوت و زیبایی آن نسبت به حالت های قبل بخصوص هنگامی که از F به D7 و سپس Gm می رویم دقت کنید.

||: F |Bb7 | Cm6 | F7 |Bb7 |Bbdim | F | D7 | Gm | C7 | F | C7 :||