موسیقی و ریاضیات قسمت اول.

ریاضیات و موسیقی هر یک بنوبه خود از ابتدای خلقت در مسیر تکامل تمدن بشری نقش موثری داشته اند. ریاضیات بطور مستقیم با پیشرفت گونه های مختلف علوم تجربی، نظری، مهندسی و ... در ارتباط بوده و موسیقی علاوه بر تاثیر مستقیم بر سایر هنرها، همه روزه درحال تعامل با انسان در تمام نقاط جهان است بگونه ای که امروزه از آن حتی بعنوان یک ابزار برای جهت دادن به پدیده های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی استفاده می شود.

برای بسیاری از مردم که با ریاضیات سر و کاری ندارند، فرمول ها و قوانین ریاضی بسیار خشک و پیچیده بنظر می رسد و گاهی هم بعنوان رمز یا رازی که میان یک سری اعداد، نشانه ها و علائم عجیب و غریب است، مطرح می شود. بسیاری از مردم - حتی آنها که با ریاضی در ارتباط هستند - معتقدند که ریاضیات یک علم عقلی است و حداکثر توانایی آن مدل سازی پدیده های فیزیکی است، حال آنکه اگر به مسائل و رخدادهای اجتماعی نگاهی بیندازیم بسادگی خواهیم دید که مثلا" توزیع پدیدهای - متغییرهای - تصادفی اجتماعی غالبا" از رفتار توزیع نرمال "گوس" پیروی میکنند، بنابر این نمی توان به این صراحت از ریاضیات بعنوان یک علم نظری محض نام برد.

ریاضیات عقلی در مقابل موسیقی احساسی
اما اگر ریاضیات با عقل انسان در ارتباط است، موسیقی را می توان از مهمترین هنرهایی دانست که بسادگی روح آدمی را تحت تاثیر خود قرار میدهد که خوشبختانه امروزه در جوامع مختلف بصورت بسیار زیادی با زندگی عجین شده است. همه ما حداقل یک قطعه موسیقی را از حفظ بلد هستیم و به هنگام خلوت، هنگام کار یا رانندگی و ... آنرا زمزمه می کنیم. حتی درصد بالایی از مردم توانایی نوازندگی و خوانندگی بصورت آماتور و یا حرفه ای را دارا میباشند. موسیقی در یک نگاه ساده هنری است که تمام مردم می توانند بسادگی با آن تعامل داشته باشند.

اما چگونه ممکن است ریاضیات که علمی کاملا" عقلی است با موسیقی که هنری کاملا" احساسی است، مشابهت هایی با یکدیگر داشته باشند و یا حتی در برخی زمینه ها همگرایی هایی؟

Music & Children
تحقیقات نشان داده که موسیقی مهارت
مغز در حل مسائل فکری را بیشتر میکند

مشخصترین ترین ارتباط میان موسیقی و ریاضی
اولین دخالتی که ریاضیات می تواند در موسیقی انجام دهد از آنجا ناشی می شود که موسیقی ناشی از تکرار برخی اصوات - یا نت های موسیقی - در بازه زمان است. طول مدت نتها را می توان اندازه گرفت و به روابطی میان آنها در بازه زمان دست پیدا کرد. همانند آنچه در تحلیل ریتم های مختلف انجام می شود.

مسئله دیگر بررسی ارتباط فرکانسی میان نت های مختلف موسیقی و ارتباطات میان نت های موسیقی و زیبایی شناسی است که اغلب در مباحث مربوط به فیزیک صوت بررسی می گردد. این ارتباط همچنین می تواند به تحلیل ریاضی گونه از انواع سبک های هارمونی و یا انواع روشهای ساخت ملودی از روی موتیف مشخص و ... باشد.

اما آیا ارتباط موسیقی و ریاضیات در همین حد یعنی مدل کردن رفتار موسیقی با کمک روابط ریاضی است؟

نتایج برخی تحقیقات جدید
بدون شک سخن نا آشنایی نخواهد بود اگر بگوییم که تحقیقات دانشمندان (New Scientist شمار 153) نشان داده است، کودکانی که پیانو می نوازند و آموزش موسیقی می بینند معمولا" :

- توانایی بیشتری در درست کردن پازل های پیچیده دارند،
- خیلی بهتر از سایر کودکان شطرنج بازی می کنند،
- و دارای قدرت استنتاج بیشتری هستند.

همچنین در بررسی دیگری (The American Mathematical Monthly شماره 103) مشاهده شده است که بیش از 68 درصد دانشجویان رشته ریاضی از کلاسهای موسیقی بعنوان دروس اختیاری برای فارغ التحصیل شدن اختیار می کنند. نتیحه این بررسی رابطه نا شناخته میان موسیقی و ریاضی را تا حد زیادی آشکار میکند.

در ادامه مطالبی که در اینباره خواهیم نوشت قصد آن داریم تا بطور خلاصه به روابط پنهان میان موسیقی و ریاضیات بپردازیم و دلیلی بر این موضوع بیاوریم که چرا اغلب موسیقیدانان به ریاضیات و کارهای فکری علاقه دارند و یا اینکه چرا تقریبا" تمام ریاضی دانان به موسیقی عشق می ورزند. (ادامه دارد ...)
مجسمه برنجی از فیثاغورث ریاضی دانی
که به موسیقی علاقه بسیار داشت.

BRITNEY SPEARS خواننده محبوب نسل جوان!!!!

بریتنی رمانتیک ترین و پروانهای ترین خواننده ای است که جهان تا به حال به خود دیده. بریتنی اسپیرزدختری دوست داشتنی و زیبا که البته نام کامل او بریتنی جین اسپیرز(Britny jean spears) ا ست در دوم دسامبر 1981در شهر کوچکی در جنوب ایالت کنتوود به دنیا آمد. این شهر که لاوزیانا نام دارد دارای 1200 نفر جمعیت است و اسپیرز بیشتر عمر خودش را در این شهر زندگی کرده است .............. 

                                                                                        

                                     



بریتنی اسپیرزدختری دوست داشتنی و زیبا که البته نام کامل او بریتنی جین اسپیرز(Britny jean spears) ا ست در دوم دسامبر 1981در شهر کوچکی در جنوب ایالت کنتوود به دنیا آمد. این شهر که لاوزیانا نام دارد دارای 1200 نفر جمعیت است و اسپیرز بیشتر عمر خودش را در این شهر زندگی کرده است . او خوانندگی را در سنین بسیار پائین با خواندن آوازهای مذهبی به همراه گروه کر در یک کلیسا آغاز کردو به آهنگسازی پرداخت تا اینکه بالاخره در سن 11 سالگی با یک نمایش تلویزیونی در شبکه میکی موس آغاز به همکاری کردو این نقطه آغاز زندگی حرفه ای او بود.بریتنی تا سال 94 با این شبکه همکاری کرد و با گروه ان سینک (NSYNC) آشنا شد پس از آن با گروهی کاملا دخترانه بعنوان تکخوان همکاری کرد وسپس از کارهای گروهی بکلی جدا شد و چند ترانه که به سبک تین پاپ (teen-pop) ساخته شده بودند را اجرا کرد که تمام این آهنگ ها شبیه و تاثیریافته از آهنگ های گروه بک استریت بویز(Backstreet Boys) بودند. بعدا بریتنی برای اینکه آلبوم هایش را به فروش برسند و برای اینکه خود را به بروبچه های عشق بک استریت معرفی کند تصمیم جدیدی گرفت و در آن سال به هر کس که آلبومی از بک استریت بویز خریداری می کرد کلیپی مجانی از بریتنی می دادند (نام این آهنگ I'll never break your heart بود ) . او کم کم به همین شکل و به کمک اجرای آهنگی پس از اجرای هر کنسرت توسط ان سینک سری بین سرها در آورد و بالاخره اولین آلبوم خود را بنام با یک تک آهنگ بنام ( Baby one more time ) به بازار فرستاد و بعنوان جوان ترین خواننده زن معرفی شد و همین امر باعث شد که فروش آلبوم های او روز به روز بیشتر شود تا اینکه در همان هفته اولین آلبوم او لقب پر فروش ترین آلبوم را گرفت . او در سن 19 سالگی دیگر خواننده ای کاملا شناخته شده بود. زیبایی او بسیار به او کمک کرد زیرا عکس های او را در رستوران های مک دونالد برای تزئین به دیوارها زدند و هر که آن را می دید دلش هم می خواست و در نتیجه آلبومی از او خریداری می کرد !

                                                                                           

بریتنی کم کم بزرگ شد ولی موسیقی او به همراه اوبزرگ نشد و همان موسیقی بچگانه و سطحی باقی ماند و منتقدان به او این ایراد را گرفتند و کاملا هم بر حق بود . در امریکا به بریتنیschool girl(دختر مدرسه ای) می گویند و این به خاطر ظاهر او بود و بریتنی که دیگه بزرگ شده بود و به قول خودش دیگه یه young lady شده بود برای رهایی از این لقب دست به کارهایی زد که همه این کارها نتیجه عکس دادند از جمله این کارها میتوان به پو شیدن لباس هایی اشاره کرد که اصلا مناسب دختری مثل بریتنی نبودند (منظورمو که می فهمید؟ بابا خنگ که نیستید!) و این خواننده که از قبل هم مانکن بود تب خوش تیپی گرفت و دست به اجرای کنسرت و کلیپ برای بالای 18 سال زد! و این کار را آنقدر ادامه داد تا اینکه سال گذشته مجلهNHL او را بعنوان بی تربیت ترین زن سال معرفی کرد(مطمئنم که بازم فهمیدید)من یکی که واقعا متاسفم . اقدام دیگر بریتنی خواندن ترانه هایی مانند Im not a Girle and Im not a woman! بود با این مضمون که من دختر نیستم و هنوز زن هم نیستم !! بروبچه های مسخره کن هم که منتظر چنین فرصتی بودند کار خود را آغاز کرده در اقدامی وسیع پرسیدند که اگر تو دختر نیستی و زن هم نیستی پس چی هستی؟؟!! شما هنوز هم می توانید با سرچ کردن نام او در سایت گوگل آثار این سوال را ببینید...نه؟

                                                            

موسیقی و کلام!!!!!!

در طول تاریخ آواز خواندن انسان از معمولترین روشهای اجرای موسیقی بوده است. در یونان باستان آواز بصورت جمعی اجرا مشید و شاید بیشتر در مراسم مذهبی. جالبه که بدونید حتی در اون موقع هم مردم شیفته و علاقمند به خواننده ها میشدند و از آنها الگوهای رفتاری و ظاهری میگرفتند. مثل امروز که مردم عامی بیشتر خوانندهارو میشناسند تا نوازنده ها چون حس میکنند به خوانندها نزدیکترند، خواننده با وسیله خاصی که اونها بلد نیستند به تولید موسیقی نمیپردازه، مردم میتونند در طول روز عین خواننده مورد علاقشون ترانه بخونند. آره دیگه مثلا" طرف تیپ فلانی رو میزنه یا موهاشو مثل فلانی تیغ تیغ و سفید درست میکنه و ...

آواز خوندن در مقایسه با صحبت کردن معمولی دارای پیچیدگی های خاصیه، خواننده باید با رعایت ملودی که آهنگ ساز برای او نوشته با زیر و بم کردن صدا و همچنین علائمی که نشاند دهنده حس ملودی هست صدای خودش رو بلند، آرام, شاد، غمگین و .... کند، خلاصه اینطوری بگم خیلی سخت تر از اینه که بنظر میاد، یه بار بیایید و با تمام تواناییهاتون یه تیکه آهنگی رو که خوب بلدید بخونید و ضبط کنید. حالا گوشش بدید تا متوجه بشید که خوانندگی هم دست کمی از ساز زدن نداره، حتما" امتحان کنید.

شیوه های آواز خوندن هم بدلیل تفاوت فرهنگ ها و ذوق مردم در نقاط مختلف جهان بسیار متفاوت هستش. مثلا" آسیایی ها تودماغی تر از غربی ها آواز میخونند یا غربی ها در هنگام خوانند معمولا" صاف و کشیده می ایستند ولی آفریقایی ها تا حدی به جلو خم میشوند یا در هند به روی زمین میشینند. آواز خونان کلاسیک در فاصله ۲۰ تا ۵۰ سانتی میکروفن می ایستند ولی آواز خوانان مثلا" راک به میکرفن تکیه میدهند وحتی آنرا بلند میکنند.

میدونید تارهای صوتی انسان خیلی پیچیدست، شاید هم این کار مغز و سلسله اعصاب باشه که اجازه میده انسان در عین اجرای یک ملودی کلام رو هم با اون تلفیق کنه کاری که هیچ سازی نمیتونه انجام بده. اما در کل اون چیزی که مهمه اینه "شکی وجود نداره که کلام با موسیقی و یا موسیقی با کلام ماندگار تر از موسیقی یا کلام تنهاست" به هر حال هر چیزی که هست خیلی غریب و پیچیده است.